من از مُردن نمی ترسم، هراس از زندگی دارم
که هر روزش مثه دیروز، از این تکرار بیزارم
من از مردن نمی ترسم، که هرچی باشه یکباره
هراس از زندگی دارم، که دردش پُر زتکراره
اگه زندگی همینه، آره من عاشقِ مرگم
می خوام از شاخه بیفته، دونه ی آخرِ برگم
زندگی مثلِ یه داسه، آدما مثلِ درختن
ظریفاشون زود می میرن، دیرتر اونا که سختن
این دیگه دست آدم نیست، زورکی می یاد به دنیا
به خودش می یاد می بینه، افتاده تو قعر دریا
کسی از ما نمی پرسه، دنیا اومدن به زوره
یکی سالمه یکی نه یکی افلیج، یکی کوره
به خودش می یاد یه وقت که، واسه برگشت خیلی دیره
می کَنه جون روزی صدبار، روزی صد دفعه می میره
دکتر شاهکار بینش پژوه
پی نوشت: دروغ بود باور نکنید من که از مُردن می ترسم. شما چی؟؟؟؟؟
خدا عاقبتمون رو ختم به خیر کنه. آمین یارب العالمین.