• وبلاگ : نقطه سرخط
  • يادداشت : من از مُردن نمي ترسم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    < language=java> با سلام

    زينب خانم اميدوارم بتونيم با ديد بازتر و مثبتي به دنيا به زندگي تكراري و هميشگي خود ادامه بديم البته نميشه مرگ و زندگي دوباره را فراموش كرد!!!!!

    بين خودمون باشه منم از مردن مي ترسم چون نمي دونم كه سربلند مي ميرم يا !!!!!

    خدا قوت

    التماس دعا

    پاسخ

    عليکم السلام خانم خانوما. چشمها را بايد شست جور ديگر بايد ديد واقعا همين است که شما گفتيد انشالله همه پاک بشيم و با دست پر، بعدش بريم البته خيلي سخته ولي عذاب اين دنيا بسي آسانتر از آن دنياست. عاقبت بخير بشي گلم محتاج دعايم.
    من از مردن مي ترسم چون هنوز گرفتار اين دنيايم هستم....
    سلام خاله زينب
    خيلي ممنون از كامنتي كه گذاشته بوديد، من خيلي خوشحال شدم.
    شعرتون رو خوندم خيلي جالب و قشنگ بود.
    آره همين طوره! هميشه مدعي هستيم كه از مرگ نمي ترسيم و هر لحظه آمادگي داريم براي رفتن! اما زمانش كه مي رسه ترس تمام وجودمون رو در بر مي گيره!!!
    دلم واسه سحر خوشگله تنگ شده... مي بينمتون به زودي.
    پاسخ

    عليکم السلام گلم. خواهش ميشه سعادتي بود عزيز دل خاله. طبيعت انسان همينه کاريش نميشه کرد. منم دلم برات تنگ شده. حتما منتظريم.
    + توانگر 

    سلام عليك

    گاهي اوقات ممكن است خواندن يك مطلب زندگي انسان را متحول كنذواو را به سمت سعادت؛ اميد ويا خلاف ان هدايت كند

    زيبايي هاي زندگي را بايدديد.

    شاد و پيروز باشيد

    پاسخ

    عليکم السلام غريبه. تحول عاليه ولي کاش انسان به اين آساني تحول پيدا مي کرد چشم ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد راستي غريبه از اينکه دارم توي وبم شعر ميزارم که ناراضاي نيستي. «کند» را هم اصلاح کن. زنده باشيد