نقطه سرخط

 
خداوندا دلی دریا به من ده
در او عشقی نهنگ آسا به من ده

حریفان را بس آمد قطره ای چند
بگردان جام و آن دریا به من ده

نگارا نقشِ دیگر باید آراست
یکی آن کلکِ نقش آرا به من ده

زمجنونان دشتِ آشنایی
منم امروز، آن لیلا به من ده

به چشم آهوانِ دشت غربت
که سوز سینه ی نی ها به من ده

تن آسایان بلایشِ برنتابند
بلی من گفتم، آن بالا به من ده

چو با دریادلان افتی، قدح چیست؟
به جامِ آسمان دریا به من ده

گدایان همتِ شاهانه دارند
تو آن بی زیورِ زیبا به من ده

غم دنیا چه سنجد با دلِ من
از آن غمهای بی دنیا به من ده

چه دلتنگند این آیینه رویان
دلی در سینه بی سیما به من ده

به جان سایه و دیدارِ خورشید
که صبری در شبِ یلدا به من ده
هـ.ا.سایه

زندگی چیست؟
خون دل خوردن
زیر درخت آرزو مردن
به نظرتون واقعا زندگی اینه!!!؟؟
پی نوشت:
به یاد داشته باش،
به نقطه می رسی بیا سرخط.
هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست.
خدایا شکرت.

با تو ام باتو، ای حروم خور ع و ض ی
آیا می دونی که مال مردم خوری عاقبت نداره
این دنیا میگذره اون دنیا می خوای چیکار کنی
واقعا که!!! مثلا نمازجماعتت ترک نمی شه، چند باری مکه رفتی، سالی چند بار مشهد میری، و ادعای  مؤمنی می کنی خوشا به احوالات با این نامه ی عمل سفید و قشنگت. منتظرمون باش روز قیامت سر پل صراط می بینیمت.
ناراحتم از اینکه چند صباحی هم صحبتت بودم، ناراحتم از اینکه وقتم را صرف پذیرایی از تو وقتی به خانمان می آمدی می کردم و بیشتر از همه غصه ام بخاطر تو است که چه جوری می خوای جواب حق الناس را بدی شاید شنیدی که خدا همه ی اعمال را که به خودش وابسته است را می بخشد الا حق الناس شاید......... .
پی نوشت:
آخیش راحت شدم حرفایی که نمی تونستم بزنمش چون اصلا نمی بینمش که بهش بگم را گفتم.
فقط نام نیک است که باقی می ماند.
خدایا نظرت برنگردد.

 دلی که پیش تو ره یافت بازپس نرود
 هوا گرفته ی عشق از پی هوس نرود
 

 به بوی زلف تو دم می زنم درین شب تار
 وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود
 

 چنان به دام غمت خو گرفت مرغ دلم
 که یاد باغ بهشتش درین قفس نرود
 هـ.ا.سایه
 پی نوشت:
 عاشقان عیدتان مبارک
 آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
 خواستن توانستن است

2=1+1

ارزش یک باضافه ی یک از دو بیشتر است.

سلام

 اینو دیشب از زبان یک مخترع مبتکر شنیدم.

تا الان فکرمو بخودش مشغول کرده.

 فرصتها را از دست ندهیم و از لذت با هم بودن و ارزشی که داره نهایت استفاده را ببریم. گاهی اوقات خیلی زود دیر میشه.

راستی اسم وبلاگمو به نقطه سرخط تغییر دادم احساس می کنم که تازه متولد شده ام  و شروعی جدید را دارم تجربه می کنم.

به وسط عکس نگاه کنید و سرتون را جلو و عقب ببرید

به وسط عکس نگاه کنید و سرتون را جلو و عقب ببرید

چشمهایتان را روی عکس بچرخانید؟

چشمهایتان را روی عکس بچرخانید؟ چه اتفاقی می افتد؟

نشانگر موس را روی وسط شکل زیر قرار بدین و به آرامی بالا و پایین ببریند چه می بینید؟

با نگاه کردن به علامت مثبت و جلو و عقب بردن سر از مانیتور دایره کوچکتر می چرخد!!!

برای چند لحظه به نقطه سیاه وسط تصویر خیره شوید، خواهید دید که نقاط رنگی اطراف آن ناپدید می شوند.

چشمهایتان را روی عکسها بچرخانید؟

پی نوشت:

نظرتون چیه؟ اگه خطای دید نبود به نظرتون هنرهایی مثل سینما، و استفاده از تلویزیون میسر می شد. پس همه ی نقصها نمی تونه بد باشه. واقعا چه حکمتی در آن هست. الله اعلم.

از چوپانی سوال کردم: در این گله بزرگی که دارید، گوسفندان زیادی مشاهده می­گردند. اما چند رأس بز هم همراه گله هستند. به نظر می­رسد بزها سود چندانی برای شما نداشته باشند. پشم جالبی که ندارند و دارای گوشت لذیذی هم مانند گوسفند نیستند. علت همراه داشتن آنها چیست؟

پاسخ داد: گوسفند دارای دو خصوصیت است که بزها این حالت­ها را ندارند. اول اینکه گوسفند همیشه سربه زیر است و به اطراف خود توجهی ندارد. دوم هم این خصوصیت است که اگر گوسفند را در یک مزرعه رها کنی، شاید تا ریشه­کن کردن محصول آن مزرعه به خوردن ادامه می­دهد.

اما ویژگی بز از این لحاظ عکس گوسفند است. یعنی بزها سر را بالا گرفته و به اطراف خود توجه دارند. و خصوصیت اصلی که موجب همراهی آنها می­شود آن است که، در جایی ثابت نمی­ایستند و مرتب در حال جابجایی و تغییر مکان هستند. این رفتار آنها باعث می­شود بقیه گله را همراه خود به این سو و آن سو بکشانند و گله از محصول تازه استفاده نموده و به ریشه علوفه آسیب وارد نکنند.

امید که مانند گوسفند نبوده، به اطراف توجه داشته و تغییر و تحول در زندگی را همیشه درنظر داشته داشته باشیم.

نویسنده: عباس بابا صفری

http://babasafari.blogfa.com

پی نوشت:

تا حالا به این موضوع دقت نکرده بودم خیلی برام جالب بود.

برای شما چطور؟