سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/11/30
10:53 صبح

**خوشا به حال کسی که زندگیش مثل زندگی سگ باشد**

بدست نسیم سحر در دسته مؤمن، سگ، مأوی، صالحین


قال علی (ع) : طوبی لمن کان عیشه کعیش الکلب ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها فی لمؤمن.

امیرالمؤمنین (علیه السـلام) می فرمایند: خوشا به حال کسی که زندگیش مثل زندگی سگ باشد!!! در سگ ده خصلت پسندیده است که مؤمن به داشتن آن سزاوارتر است.

الف) لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین.
سگ در میان مردمان ، قدر و قیمتی ندارد که این حال «مساکین» است.( مؤمن به دنبال شهرت و انگشت نمائی نیست )

ب ) ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین.

سگ مال و مِلکی ندارد که این صفت «مجردین» است.( مؤمن به دنیا دلبستگی ندارد )

ج) لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین.

خانه و لانه ای مشخص و معینی ندارد و هر جا که رود همان جا را خوابگاه خود سازد و همه زمین بساط اوست که این از نشانه های «متوکلین» است.( مؤمن به فکر ویلا و برج های سر به فلک کشیده نمی باشد).

د ) ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هو من علامات الصالحین.
اغلب اوقات گرسنه است و این عادت «صالحین» است.( مؤمن شکم پرست و همیشه به فکر شام و نهار الوان نمی باشد ).

ه) ان ضربه صاحبه لا یترک بابه و هو من علامات المریدین .

 اگر صد ضربه تازیانه از صاحب خودش بخورد، در خانه او را رها نمی کند و این صفت «مریدین» است.(مؤمن به این و آن دست دراز نمی کند).

و ) لا ینام من الیل الا القلیل و ذلک من اوصاف المحبین.

شبها به جز اندکی نمی آرامد و این از صفت های «محبین» و دوستداران است.(مؤمن شبها برای آخرت کار می کند، نه پای تلویزیون و... ).
(بر گرفته از کتاب در ثمین و ماء مَعین چاپ دوم صفحه 457 ـ تالیف آیت الله سید مجتبی حسینی میر صادقی زنجانی و کتاب لئالی الاخبار ج 5 – ص 387- 388 )
پی نوشت:
شرمنده ی روی تمام دوستان. مدتی به نت دسترسی نداشتم خیلی هم سخت بود اگه خدا بخواد از این به بعد مرتب هستم و وبلاگم رو بروز می کنم.


87/10/10
1:11 عصر

مهمانی خسیسان

بدست نسیم سحر در دسته خسیس، بصره، کوفه


در شهر کوفه مرد خسیسی زندگی می کرد که د ر خساست همانند نداشت. به او گفتند: «در بصره مردی ثروتمند زندگی می کند اما هزار بار او از تو خسیس تر است.» خسیس کوفه کنجکاو شد و به بصره رفت تا بلکه از همتای خسیس خود چیزی یاد بگیرد. و قتی به بصره رسید، نزد آن مرد رفت و خود را معرفی کرد و گفت: «من هم در کاری که تو می کنی استادم، اما آمده ام از تو چیزی یاد بگیرم» خسیس بصره با خوشرویی او را پذیرفت و گفت: «خوش آمدی! این جا را خانه ی خودت بدان، صبر کن تا وسایل مهمانی مهیا کنم.» سپس خسیس بصره به دکان نانوایی رفت و گفت: «مهمان عزیزی دارم، نان خوب داری؟
»
ادامه مطلب...

87/10/4
12:40 عصر

مسافر من

بدست نسیم سحر در دسته سفر، قافله


آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
پی نوشت:
به خدا سپردمت. برای بازگشتت لحظه شماری می کنم.
خیلی دعام کن... .


87/9/30
6:55 عصر

*صبر یلدایی*

بدست نسیم سحر در دسته شب یلدا، صبر، آیینه، گدایان

 
خداوندا دلی دریا به من ده
در او عشقی نهنگ آسا به من ده

حریفان را بس آمد قطره ای چند
بگردان جام و آن دریا به من ده

نگارا نقشِ دیگر باید آراست
یکی آن کلکِ نقش آرا به من ده

زمجنونان دشتِ آشنایی
منم امروز، آن لیلا به من ده

به چشم آهوانِ دشت غربت
که سوز سینه ی نی ها به من ده

تن آسایان بلایشِ برنتابند
بلی من گفتم، آن بالا به من ده

چو با دریادلان افتی، قدح چیست؟
به جامِ آسمان دریا به من ده

گدایان همتِ شاهانه دارند
تو آن بی زیورِ زیبا به من ده

غم دنیا چه سنجد با دلِ من
از آن غمهای بی دنیا به من ده

چه دلتنگند این آیینه رویان
دلی در سینه بی سیما به من ده

به جان سایه و دیدارِ خورشید
که صبری در شبِ یلدا به من ده
هـ.ا.سایه


87/9/25
1:45 عصر

زندگی چیست؟؟؟

بدست نسیم سحر در دسته زندگی، آرزو

زندگی چیست؟
خون دل خوردن
زیر درخت آرزو مردن
به نظرتون واقعا زندگی اینه!!!؟؟
پی نوشت:
به یاد داشته باش،
به نقطه می رسی بیا سرخط.
هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست.
خدایا شکرت.


87/9/23
8:59 عصر

وعده ی ما پل صراط

بدست نسیم سحر در دسته حق الناس

 

با تو ام باتو، ای حروم خور ع و ض ی
آیا می دونی که مال مردم خوری عاقبت نداره
این دنیا میگذره اون دنیا می خوای چیکار کنی
واقعا که!!! مثلا نمازجماعتت ترک نمی شه، چند باری مکه رفتی، سالی چند بار مشهد میری، و ادعای  مؤمنی می کنی خوشا به احوالات با این نامه ی عمل سفید و قشنگت. منتظرمون باش روز قیامت سر پل صراط می بینیمت.
ناراحتم از اینکه چند صباحی هم صحبتت بودم، ناراحتم از اینکه وقتم را صرف پذیرایی از تو وقتی به خانمان می آمدی می کردم و بیشتر از همه غصه ام بخاطر تو است که چه جوری می خوای جواب حق الناس را بدی شاید شنیدی که خدا همه ی اعمال را که به خودش وابسته است را می بخشد الا حق الناس شاید......... .
پی نوشت:
آخیش راحت شدم حرفایی که نمی تونستم بزنمش چون اصلا نمی بینمش که بهش بگم را گفتم.
فقط نام نیک است که باقی می ماند.
خدایا نظرت برنگردد.

 


87/9/18
10:29 عصر

دست نیاز

بدست نسیم سحر در دسته قفس، عید، دست نیاز

 

 دلی که پیش تو ره یافت بازپس نرود
 هوا گرفته ی عشق از پی هوس نرود
 

 به بوی زلف تو دم می زنم درین شب تار
 وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود
 

 چنان به دام غمت خو گرفت مرغ دلم
 که یاد باغ بهشتش درین قفس نرود
 هـ.ا.سایه
 پی نوشت:
 عاشقان عیدتان مبارک
 آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
 خواستن توانستن است

 


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >