• وبلاگ : نقطه سرخط
  • يادداشت : اقرب من حبل الوريد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    |>سلام به تو دوست خو بم ,,,,,,,,,,,,,,,,,
    |ميخواستم نظرشما در باره وبم بدونم| """,||_____
    |_..._.. .__________________|====_|___|..,]|
    "(@ )"(@ )""""""""""""""""""""(@)"(@)"""""(@)
    + مريد 

    راستي چه كسي حرفهايي كه بين كوهنورد وخدا رد وبدل مي شد را شنيد كه انرا ثبت و به شماگفت ،شما هم از روي انساندوستي انرا در وبلاگ خودتان گذاشتيد، اگر طالب نقد هستيد جواب دهيد بسيار سپاسگزار خواهم شد.

    پاسخ

    لطف کنيد شما هر دفعه با يک مشخصات و اسم برايمان کامنت نگذاريد تا ما هم طالب نقد باشيم. جنگ اول به از صلح آخر....

    سلام؟

    خوبين؟

    طاعات قبول.منو دعا ميكنين؟ برا قدر كه باز نشد خيلي از كامنت دوني ها. گرچه شما الان چن وقتي هس كه گمونم خيلي سرتون شلوغ تر از اين حرفاس كه بخواين دوستانتونو مشرف كنين و وبشون بياين... .بهرحال برا حلاليت اومدم

    پست قبليم با عنوان خوزستان بود..خيلي وقت پيش نوشتمش. زماني هم که نوشتمش دم عيد بود. تو اين ايام نبود. اما امسال ميخواستم بمناسبت دفاع مقدس، 31 شهريور تو وبلاگم باشه. ميدوني چرا؟ چون مردممو فقط تو همين يه هفته به ياد دارند. بقيه سال رنج و نارسايي و درد و زخمه
    ميخوام بخاط خوزستانم سكوت كنم!!
    رسم اينترنت انگار همينه... .

    هرکي اومد گفت طولانيه، تکراريه ، وقت ندارم..... منم با خودم عهد کردم به "طووووووووووووووووووووووول" همه پرحرفياي تکراري اي که درباره "خوزستان" کردم حالا سکوت کنم. شايد تو اين مدت، کسي "وقت" کنه و دردامو بخونه.

    سلام
    طاعات و عباداتتون قبول باشه!
    من هم مثل همه مي تونم فقط تعريف کنم که وبلاگ پرمحتوايي داريد. معلومه زحمت زيادي براش کشيديد.
    به ما هم افتخار حضور بدهيد خوشحال مي شويم.
    يک چيزايي راجع به مجري گري و گويندگي بارگذاري کردم.
    پايدار باشيد
    پاسخ

    عليکم السلام. قبول حق همچنين. کاشکي يکي بجاي تعريف نقدي ازش ميکرد که به نظر من نقد مفيد از هزار تا تعريف و تمجيد سازنده تر مي باشد. انشالله حتما. زنده باشيد
    + يه دوست 

    داستان قشنگي بود . اما كي كشف كرده كه اين ديالوگ بين كوه نورده وخدا صورت گرفته ؟ شايد جريان يه چيز ديگه بوده اصلا. از شوخي گذشته به نظر من مشكل اصلي ما اينسانها اين نيست كه وقتي واقعا با خدا مواجه ميشويم از دستورش سر پيچي ميكنيم . بلكه مشكل اصلي اينه كه تشخيص نميديم آيا طرف ما خداست و درخواستي كه از ما مي شود واقعا خواست خداست ؟ به نظر مي رسد پي بردن به اين نكته خيلي سخت است وگرنه اگر خدا مستقيما با انساني صحبت كند و طرف هم يقين كند كه مخاطبش خداست ديگر بعيد است كه سر پيچي كند آن در چنان شرايط مرزي اي كه شما توصيف كرده ايد . به هر حال چاره اي جز ايمان آوردن و صدا را خدا فرض كردن نداريم مثل اين كه

    .............................

    و او کمتر از يک متر با زمين فاصله نداشت. اين جمله تون اشتباه است . بايد بگوييد او بيشتر از يك متر با زمين فاصله نداشت يا اين كه او كمتر از يك متر با زمين فاصله داشت . شرمنده از فضولي

    پاسخ

    خيلي ممنون شما قشنگ خوندينش. نمي دونم شايد به خواب کسي اومده بهش گفته.....بله مشکل همينست که يقين نداريم خدايي هست فقط از سر عادت و تکرار است که خدا را عبادت مي کنيم انشالله به حق روزهاي آخر اين ماه عزيز اين معرفت و يقين در ما ايجاد شود البته من خودم را مي گويم شما که استاد ما هستيد. خيلي ممنون از نکته سنجتيون. اشکال بجايي بود. زنده باشيد
    + توانگر 

    سلام

    بايد باور كنيم