پيام
+
به خانه مي رفت با کيف و با کلاهي که بر هوا بود چيزي دزديدي ؟ مادرش پرسيد: دعوا کردي باز؟ پدرش گفت: و برادرش کيفش را زير و رو مي کرد به دنبال آن چيز که در دل پنهان کرده بود تنها مادربزرگش ديد گل سرخي را در دست فشرده کتاب هندسه اش و خنديده بود.(حسين پناهي)

نسيم سحر
88/11/8
نسيم سحر
راز گل سرخ چه كسي مي داند...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد