سلام زينب خانم
كاش ايران هم اينجوري بود.
يادمه يه بار تو درمانگاه يه آقايي در سالن انتظار نشسته بود و منتظر بود نوبت دكترش برسه و كتابي هم باز كرده بود و داشت مي خوند.
خانمي كه كنارم بود با پوزخند بهم گفت: ببين اين ديگه كيه؟!! مثلا مي خواد بگه من خيلي با سوادم. كتاب گرفته دستش.
نگاه كردم ديدم اون آقا يكي از اساتيد دانشگاه هستند كه من مي شناسمشون. گفتم: خانم چرا اينجوري ميگي؟ من ايشون را مي شناسم. اهل علم و كمالات هستند. چه اشكالي داره كه نمي خواهند ذره اي از وقتشون هدر بره؟
متأسفانه در ايران ما فرهنگ مسخره كردن درس خوان ها و انسان هاي عاقل بيشتر جا افتاده تا اين چيزي كه شما مي فرماييد.
عكس را نگاه كن. بقيه مسافرين هم هر كدوم در حال خوندن يه چيزي هستند.